سعید مامان
دیروز رفتم سونوگرافی تا ببینم عزیز دلم دختری یا پسر -خدا رو شکر همه چی خوب بود و خانم دکتر بهم گفت نی نی تون پسره -ناخوداگاه یاد عمو سعیدت افتادم -خیلی مهربون بود و خوشرو ولی خدا نخواست پیشمون بمونه و اونو برد پیش خودش و ما تصمیم گرفتیم اسم تو رو بزاریم سعید -
به بابایی زنگ زدم گفتم نی نی مون پسمله خیلی خوشحال شد بعد خاله سحر زنگ زد و خاله نسرین و نسترن بعدش خاله سپیده فهمید چند ساعت بعدش دایی خسرو و زن عمو ستاره
حالا دیگه باید به فکر اطاقت باشیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی