سعیدسعید، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

سعید عشق مامان و باباش

پسر و دکتر

  دیرزو با بابایی و صد البته سعید جونی رفتیم چکاپ ماهیانه هزار ماشالله پسرم نرمال نرمال بود وزن و قدش عالی واسه آقای دکتر هم حسابی خندید و صداهای جور وا جور در میاورد و سه شنبه که موقع واکسنه عشق منه آقای دکتر گفت دو هفته بعد لعاب برنج بهت بدم گل پسرم و رسما غذا خوردن شروع میشه این چند روز هم رفتمی خونه مامان و بابا (مامانی) و بعدش مامان و بابا (بابایی) حسابی دل همشونو آب کردی با اخلاق خوب و خوش روییت فقط براشون میخندیدی عزیزم ...
30 مهر 1391

اولین حمام با مامان

  عزیز دلم دو روز پیش من و تو برای اولین ماه تو این سه ماه رفتیم حمام خدا رو شکر مثل همیشه خوش رو بودی و از آب بازی لذت بردی و پاهاتو تکون میدادی جدیدا حموم که میری خیلی شیطنت میکنی مامان فدات شه خدا رو شکر مشکلی پیش نیومد و تجربه شیرینی بود دو تا ازعکسهاتو که بعد از حمام ازت گرفتم میزارم   ...
8 مهر 1391